رفتن به مطلب

رساله جامع (قدیم)

  • نوشته‌
    78
  • دیدگاه
    0
  • مشاهده
    42,707

تیمم


thaniashar

1,742 بازدید

تیمّم

موارد انجام تیمّم

در هفت مورد به جای وضو و غسل تیمّم می‌شود که در مسائل بعد به توضیح آن پرداخته شده است:

۱ .نداشتن آب

مسئله ۷۸۷ . اگر انسان در آبادی باشد، باید برای تهیه آبِ وضو و غسل، به قدری جستجو کند که از پیدا شدن آن ناامید شود و همچنین اگر در بیابان اقامت داشته باشد، مانند چادرنشینان، باید برای تهیه آبِ وضو و غسل، به قدری جستجو کند که از پیدا شدن آن ناامید شود.

مسئله ۷۸۸ . اگر انسان در بیابان در حال سفر باشد باید در راه و در جاهای نزدیک به محلّ توقّفش از آب جستجو کند و احتیاط لازم آن است که چنانچه زمین آن پست و بلند باشد یا به جهت دیگری مانند زیادی درختان راه آن دشوار است، در منطقه‏ای گرداگرد خود به اندازه پرتاب یک تیر که در قدیم با کمان پرتاب می‌کردند[۱] در جستجوی آب برود و در زمین هموار در هر طرف به اندازه پرتاب دو تیر جستجو نماید.

مسئله ۷۸۹ . اگر بعضی از اطراف هموار و بعض دیگر پست و بلند باشد، در طرفی که هموار است به اندازه پرتاب دو تیر و در طرفی که هموار نیست به اندازه پرتاب یک تیر جستجو کند و در هر طرفی که یقین دارد آب نیست، در آن طرف جستجو لازم نیست.

مسئله ۷۹۰ . کسی که وقت نماز او تنگ نیست و برای تهیه آب، وقت دارد، اگر یقین یا اطمینان دارد در محلّی دورتر از مقداری که باید جستجو کند آب هست، باید برای تهیه آب به آنجا برود، مگر آن قدر دور باشد که عرفاً شخص را فاقد آب بشمارند و اگر گمان دارد آب در آنجا هست، رفتن به آن محلّ لازم نیست.

مسئله ۷۹۱ . لازم نیست خود انسان در جستجوی آب برود، بلکه می‌تواند به گفته کسی که جستجو کرده و به گفته او اطمینان دارد، اکتفا کند.

مسئله ۷۹۲ . اگر احتمال دهد که مثلاً داخل بار و توشه سفر خود، یا در اولین مقصد بین راه یا همراه مسافران دیگر آب هست، باید به قدری جستجو نماید که به نبود آب اطمینان کند، یا از پیدا کردن آن ناامید شود، مگر آنکه قبلاً در موردی آب وجود نداشته و احتمال برود که بعداً پیدا شده باشد که در این صورت جستجو لازم نیست.

مسئله ۷۹۳ . اگر پیش از وقت نماز، جستجو نماید و آب پیدا نکند و تا وقت نماز همان جا بماند، چنانچه احتمال دهد که آب پیدا می‌کند، احتیاط مستحب آن است که دوباره در جستجوی آب برود.

مسئله ۷۹۴ . اگر بعد از داخل شدن وقت نماز جستجو کند و آب پیدا نکند و تا وقت نماز دیگر در همان جا بماند، چنانچه احتمال دهد که آب پیدا می‌شود، احتیاط مستحب آن است که دوباره در جستجوی آب برود.

مسئله ۷۹۵ . اگر وقت نماز تنگ باشد، یا از دزد و درنده بترسد، یا جستجوی آب به قدری سخت باشد که معمولاً امثال او تحمّل نمی‌‌کنند، جستجو لازم نیست.

مسئله ۷۹۶ . اگر در جستجوی آب نرود تا وقت نماز تنگ شود، در صورتی که چنانچه می‌رفت آب پیدا می‌کرد معصیت کرده، ولی نمازش با تیمّم صحیح است.

مسئله ۷۹۷ . کسی که یقین دارد آب پیدا نمی‌‌کند، چنانچه دنبال آب نرود و با تیمّم نماز بخواند و بعد از نماز بفهمد که اگر جستجو می‌کرد آب پیدا می‌شد، بنابر احتیاط، لازم است وضو گرفته و نماز را دوباره بخواند.

مسئله ۷۹۸ . اگر بعد از جستجو، آب پیدا نکند و مأیوس از پیدا شدن آن شود و با تیمّم نماز بخواند و بعد از نماز بفهمد در جایی که جستجو کرده آب بوده، نماز او صحیح است.

مسئله ۷۹۹ . کسی که یقین دارد وقت نماز تنگ است، اگر بدون جستجو با تیمّم نماز بخواند و بعد از نماز و پیش از گذشتن وقت بفهمد که برای جستجو وقت داشته، احتیاط واجب آن است که دوباره نمازش را بخواند.

مسئله ۸۰۰ . اگر فرد وضو داشته باشد و بداند در صورتی‌‌که وضوی خود را باطل کند تهیه آب برای او ممکن نیست یا نمی‌‌تواند وضو بگیرد، چنانچه بتواند وضوی خود را نگهدارد، بنابر احتیاط واجب، نباید آن را باطل نماید، چه قبل از وقت باشد و چه بعد از فرا رسیدن وقت، ولی می‌تواند با همسر خود نزدیکی کند هرچند بداند که امکان غسل کردن فراهم نخواهد شد و وظیفه او تیمّم می‌‌شود و این حکم، بنابر احتیاط واجب، اختصاص به نزدیکی (دخول) دارد و شامل سایر بهره‌های جنسی نمی‌‌شود و امّا چنانچه بداند تیمّم هم برایش مقدور نخواهد بود، این کار (نزدیکی) جایز نیست.

مسئله ۸۰۱ . کسی که فقط به مقدار وضو یا به مقدار غسل آب دارد و می‌داند که اگر آن را بریزد، آب پیدا نمی‌‌کند، چنانچه وقت نماز فرا رسیده باشد، ریختن آن حرام است و احتیاط واجب آن است که پیش از وقت نماز هم آن را نریزد.

مسئله ۸۰۲ . کسی که می‌داند آب پیدا نمی‌‌کند اگر وضوی خود را باطل کند، یا آبی که دارد بریزد، هرچند معصیت کرده امّا نمازش با تیمّم صحیح است ولی احتیاط مستحب، است که قضای آن نماز را نیز بخواند.

۲ .عدم دسترسی به آب

مسئله ۸۰۳ . اگر به علّت پیری یا ناتوانی، یا ترس از دزد و جانور و مانند اینها، یا نداشتن وسیله‏ای که آب از چاه بکشد، دسترسی به آب نداشته باشد، باید تیمّم کند.

مسئله ۸۰۴ . اگر برای بیرون آوردن آب از چاه، وسایلی لازم است و مجبور است آنها را بخرد یا کرایه نماید، هرچند قیمت آن چند برابر معمول باشد باید آنها را تهیه کند و همچنین است اگر آب را به چندین برابر قیمتش بفروشند، ولی اگر تهیه آنها به قدری پول می‌خواهد که نسبت به حال او ضرر دارد و باعث می‌شود وی در سختی فوق العاده قرار گیرد، واجب نیست موارد ذکر شده را تهیه نماید.

مسئله ۸۰۵ . کسی که دسترسی به آب ندارد، اگر ناچار شود که برای تهیه آب قرض کند، باید قرض نماید ولی کسی که می‌‌داند یا گمان دارد که نمی‌‌تواند قرض خود را بدهد، واجب نیست قرض کند.

مسئله ۸۰۶ . کسی که دسترسی به آب ندارد، اگر کندن چاه سختی فوق العاده ندارد، باید برای تهیه آب، چاه بکند.

مسئله ۸۰۷ . کسی که دسترسی به آب ندارد، اگر دیگری مقداری آب به او ببخشد، باید قبول کند مگر آنکه منّتی داشته باشد که غیر قابل تحمّل است یا آن که آبروی شخص برود.

۳ .ضرر داشتن استعمال آب

مسئله ۸۰۸ . اگر استعمال آب موجب مرگ او باشد، یا از استعمال آن بیماری یا عیبی در او پدید آید، یا بیماری‌‌اش طول بکشد یا شدّت پیدا کند، یا به سختی معالجه شود، باید تیمّم نماید. ولی اگر بتواند ضرر آب را به طوری بر طرف کند، مثل اینکه آب را گرم کند، باید این کار را بکند و وضو بگیرد و در مواردی که غسل لازم است، غسل کند.

مسئله ۸۰۹ . لازم نیست یقین کند که آب برای او ضرر دارد، بلکه اگر احتمال ضرر بدهد، چنانچه احتمال او در نظر مردم بجا (عقلایی) باشد، باید تیمّم کند.

مسئله ۸۱۰ . اگر با یقین یا احتمال ضرر، تیمّم کند و قبل از نماز بفهمد که آب برایش ضرر ندارد، تیمّم او باطل است و اگر بعد از نماز بفهمد باید دوباره نماز را با وضو یا غسل بخواند، مگر در صورتی که وضو یا غسل در حالت یقین یا احتمال ضرر موجب نگرانی روحی بوده که تحملّش فوق العاده سخت باشد که این مورد داخل در مورد چهارم از موارد تیمّم می‌‌شود که حکم آن خواهد آمد.

مسئله ۸۱۱ . کسی که یقین داشته آب برایش ضرر ندارد، چنانچه غسل کند یا وضو بگیرد و بعد بفهمد که آب برای او ضرر داشته، وضو و غسل او باطل است و نماز واجبی را که با آن وضو یا غسل خوانده، باید در وقت دوباره و بعد از وقت قضاء نماید.

۴ .سختی فوق العاده داشتنِ تهیّه یا استعمال آب

مسئله ۸۱۲ . اگر تهیه کردن آب یا استعمال آن برای او سختی فوق العاده داشته باشد که معمولاً تحمّل نمی‌‌شود، می‌تواند تیمّم کند ولی اگر تحمّل کند و وضو بگیرد و یا غسل کند، وضو و غسل او صحیح است.

۵ .نیاز به آب برای رفع تشنگی

مسئله ۸۱۳ . اگر برای رفع تشنگی به آب نیاز باشد، باید تیمّم نماید و جایز بودن به این جهت در دو صورت است:

۱. آنکه اگر آب را در وضو یا غسل صرف نماید بترسد خودش فعلاً یا بعداً به تشنگی که باعث تلف یا بیماریش می‌شود، یا تحمّلش سختی فوق العاده دارد مبتلا خواهد شد.

۲. آنکه بر غیر خود - از کسانی که به او وابسته‏اند - از تشنگی که باعث تلف یا بیماری می‌شود، یا تحمّلش سختی فوق العاده دارد بترسد هرچند آن غیر، از کسانی که جانشان محترم است، نباشد یا حیوانی باشد، به شرط آنکه امور زندگی او برایش اهمیت داشته باشد چه از جهت علاقه شدید باشد، یا از این جهت که تلف شدن او ضرر مالی برایش دارد، یا اینکه رعایت حال او عرفاً لازم باشد مانند دوست و همسایه به گونه‌ای که ترک آن در عرف موجب نگرانی قلبی و ناراحتی روحی فوق العاده‌ای بوده که معمولاً قابل تحمّل نیست یا باعث آبروریزی شخص محسوب می‌شود.

و امّا اگر بر کسانی که به او وابسته نیستند و شؤون زندگی آنان برای او اهمیتی ندارد از تشنگی بترسد ممکن است باز هم مجوّز تیمّم باشد ولی نه از این جهت، بلکه از جهت وجوب حفظ جان مسلمان که داخل در مورد ششم از موارد تیمّم می‌گردد، یا از این جهت که مرگ یا بی‌‌تابی او مطمئناً موجب سختی فوق العاده فرد خواهد شد که در این صورت جزء مورد چهارم از موارد تیمّم می‌باشد و چنانچه داخل در هیچ یک از موارد تیمّم نباشد واجب است آب را در وضو یا غسل مصرف نماید.

مسئله ۸۱۴ . اگر غیر از آب پاکی که برای وضو یا غسل دارد، آب نجسی هم به مقدار آشامیدن خود داشته باشد، باید آب پاک را برای آشامیدن بگذارد و با تیمّم نماز بخواند ولی چنانچه آب را برای کسانی که به او مربوطند بخواهد، می‌تواند با آب پاک وضو بگیرد یا غسل نماید؛ هرچند آنان مجبور شوند که برای رفع تشنگی خود از آب نجس استفاده کنند، بلکه اگر آنان از نجاست آب خبر نداشته باشند، یا از آشامیدن آب نجس اجتناب نداشته باشند، لازم است که آب پاک را در وضو و غسل استعمال نماید. همچنین اگر آب را برای حیوانش یا بچه نابالغ بخواهد، باید آب نجس را به آنان بدهد و با آب پاک وضو و غسل را انجام دهد.

۶ .مزاحمت وضو یا غسل با تکلیف مهم‌تر یا مساوی

مسئله ۸۱۵ . کسی که بدن یا لباسش نجس است و کمی آب دارد که اگر با آن وضو بگیرد یا غسل کند، برای آب کشیدن بدن یا لباس او نمی‌‌ماند، در این صورت باید بدن یا لباس را آب بکشد و با تیمّم نماز بخواند ولی اگر چیزی نداشته باشد که بر آن تیمّم کند، باید آب را به مصرف وضو یا غسل برساند و با بدن یا لباس نجس نماز بخواند.

مسئله ۸۱۶ . اگر غیر از آب یا ظرفی که استعمال آن حرام است آب یا ظرف دیگری ندارد، مثلاً آب یا ظرفش غصبی است و غیر از آن، آب و ظرف دیگری ندارد، باید به جای وضو و غسل تیمّم نماید.

۷ .کمبود وقت

مسئله ۸۱۷ . هر گاه وقت به قدری کم باشد که اگر وضو بگیرد یا غسل کند، تمام نماز یا مقداری از آن بعد از وقت خوانده می‌شود، باید تیمّم کند.

مسئله ۸۱۸ . اگر عمداً نماز را به قدری تأخیر بیندازد که وقت وضو یا غسل نداشته باشد، معصیت کرده ولی نماز او با تیمّم صحیح است، هرچند احتیاط مستحب آن است که قضای آن نماز را بخواند.

مسئله ۸۱۹ . کسی که شک دارد که اگر وضو بگیرد یا غسل کند وقت برای نماز او می‌ماند یا نه، باید تیمّم نماید.

مسئله ۸۲۰ . کسی که به علّت تنگی وقت تیمّم کرده و بعد از نماز می‌توانسته، وضو بگیرد و نگرفته تا آبی که داشته از دستش رفت یا عذر دیگری برایش پیش آمد، در صورتی که وظیفه‏اش تیمّم باشد، باید برای نمازهای بعدی دوباره تیمّم نماید، هرچند از او حدثی سر نزده و تیمّم خود را نشکسته باشد.

مسئله ۸۲۱ . کسی که آب دارد، اگر به واسطه تنگی وقت با تیمّم مشغول نماز شود و در بین نماز آبی که داشته از دستش برود، چنانچه وظیفه‏اش تیمّم باشد لازم نیست برای نمازهای بعدی دوباره تیمّم کند، هرچند بهتر است دوباره تیمّم نماید.

مسئله ۸۲۲ . اگر انسان به قدری وقت دارد که می‌تواند وضو بگیرد یا غسل کند و نماز را بدون کارهای مستحبّی آن مثل اقامه و قنوت بخواند، باید غسل کند یا وضو بگیرد و نماز را بدون کارهای مستحبّی آن به جا آورد، بلکه اگر به اندازه سوره هم وقت ندارد باید غسل کند یا وضو بگیرد و نماز را بدون سوره بخواند.

چیزهایی که تیمّم با آنها صحیح است

مسئله ۸۲۳ . چیزهایی که تیمّم بر آنها صحیح است سه مرحله دارد:

۱. آنچه که زمین نامیده می‌شود مثل خاک یا ملحق به زمین به حساب می‌آید، مثل گرد و غبار روی فرش و مانند آن به گونه‌ای که خاک نرم به حساب آید.

۲. گِل ۳. شیئی که گرد و غبار دارد امّا گرد و غبار آن پنهان است یا اگر ظاهر است به اندازه‌ای نیست که خاک نرم به حساب آید.

شایان ذکر است تا وقتی تیمّم بر اشیاء مرحله اول ممکن باشد نوبت به مرحله دوم نمی‌رسد و تا مرحله دوم ممکن است نوبت به مرحله سوم نمی‌‌رسد و توضیح هر کدام در مسائل بعد ذکر می‌‌شود.

مسئله ۸۲۴ . تیمّم با خاک و ریگ و کلوخ و سنگ صحیح است به شرط آنکه شرایطی را که در فصل بعد برای شیئی که تیمّم با آن انجام می‌شود، دارا باشد ولی احتیاط مستحب آن است که اگر خاک ممکن باشد، با چیز دیگر تیمّم نکند و اگر خاک نباشد، با ماسه بسیار نرمی که خاک بر آن صدق کند تیمّم کند و اگر ممکن نباشد، با کلوخ و اگر ممکن نباشد با ریگ و چنانچه ریگ و کلوخ هم نباشد، با سنگ تیمّم نماید.

مسئله ۸۲۵ . تیمّم با سنگ گچ و سنگ آهک با رعایت شرایطی که در فصل بعد ذکر می‌شود صحیح است.

مسئله ۸۲۶ . تیمّم با گچ و آهک پخته، آجر و سفال پخته و نیز با گرد و غباری که روی فرش و لباس و مانند اینها جمع می‌شود چنانچه به قدری باشد که در نظر عرف خاک نرم به حساب آید و همین طور سنگ‌های قیمتی مثل سنگ عقیق و فیروزه، در صورتی که هر یک از این موارد شرایطی که در فصل بعد ذکر می‌شود را دارا باشد، صحیح است هرچند احتیاط مستحب آن است که در حال اختیار با آنها تیمّم نشود.

مسئله ۸۲۷ . تیمّم با دیوار گلی با دارا بودن شرایطی که در فصل بعد ذکر می‌شود صحیح است و همچنین تیمّم بر زمین یا خاکی که رطوبت اندکی دارد صحیح می‌باشد هرچند احتیاط مستحب آن است که فرد با بودن زمین یا خاک خشک، با زمین یا خاک نمناک تیمّم نکند.

مسئله ۸۲۸ . تیمّم بر اشیایی که اسم زمین بر آنها صدق نمی‌‌کند باطل است بنابراین تیمّم بر گیاهان و گل‌‌ها، فلزات، شیشه، پلاستیک، پارچه و مانند آن صحیح نیست.

مسئله ۸۲۹ . اگر اشیایی که در مرحله اول تیمّم است یعنی خاک و ریگ و کلوخ و سنگ و گرد و غباری که خاک نرم به حساب می‌آید پیدا نشود، باید با آنچه عرفاً گِل نامیده می‌شود با دارا بودن شرایطی که در فصل بعد می‌آید تیمّم کند و برطرف کردن تمام گِل از دست، به گونه‌ای که چیزی از آن به دست چسبیده نباشد، جایز نیست؛ بلکه احتیاط واجب آن است که چیزی از گلی را که به دست چسبیده بر طرف نکند مگر مقداری که اگر آن را پاک نکند، مسح بادست صدق نکند.

مسئله ۸۳۰ . اگر گِل هم پیدا نشود، باید بر روی فرش یا لباس و مانند اینها که گرد و غبار در بین آنها می‌باشد، یا آنکه بر روی آنها نشسته ولی به مقداری نیست که از نظر عرف خاک به حساب آید، تیمّم کند.

مسئله ۸۳۱ . اگر بتواند با تکاندن فرش و مانند آن، خاک تهیه کند، در این صورت، تیمّم بر گِل و شیء گَردآلود، باطل است و همچنین اگر بتواند گِل را خشک کند و از آن خاک تهیه نماید، در این صورت نیز، تیمّم به گِل، باطل می‌باشد.

مسئله ۸۳۲ . اگر هیچ یک از مراحل سه‌گانه‌ای که ذکر شد، پیدا نشود، فرد فاقد الطَّهُوْرَین نامیده می‌شود که نماز در وقت از او ساقط می‌شود و واجب است قضای آن را انجام دهد، هرچند احتیاط مستحب آن است که چنین فردی نماز را بدون تیمّم در وقت بخواند، ولی واجب است بعداً قضای آن را بجا آورد.

مسئله ۸۳۳ . کسی که آب ندارد اگر برف یا یخ داشته باشد، چنانچه ممکن است باید آن را آب کند و با آن وضو بگیرد یا غسل نماید و اگر ممکن نیست و چیزی هم که تیمّم با آن صحیح است ندارد، لازم است نماز خود را در بعد از وقت قضا نماید و احتیاط مستحب آن است که با برف یا یخ اعضای وضو یا غسل را نمناک کند و در وضو با رطوبت دست، سر و پاها را مسح نماید و اگر این هم ممکن نیست احتیاط مستحب آن است با یخ یا برف، تیمّم نماید و در وقت نماز را بخواند و در هر دو صورت، خواندن قضای نماز واجب است.

مسئله ۸۳۴ . اگر چیزی ندارد که بر آن تیمّم کند، چنانچه ممکن است باید به خریدن و مانند آن تهیه نماید.

شرایط چیزی که با آن تیمّم انجام می‌‌‌شود

شیئی که بر آن تیمّم انجام می‌‌شود چند شرط دارد که در مسائل بعد به ذکر آن‌ها پرداخته می‌شود:

شرط اول: بنابر احتیاط لازم، دارای غباری باشد که به دست بچسبد

مسئله ۸۳۵ . روی چیزی که فرد با آن تیمّم می‌کند، بنابر احتیاط واجب، باید گرد و غباری داشته باشد که به دست بماند و بعد از زدن دست بر آن، بنابر احتیاط واجب نباید دست را به شدّت بتکاند که همه گرد و غبار آن بریزد. بنابراین تیمّم بر سنگی که روی آن غباری نیست و هر شیئی که مانند سنگ با زدن دست، هیچ چیزی از آن به دست نمی‌چسبد بنابر احتیاط واجب کافی نیست و کسی که تنها چنین سنگ یا شیئی در اختیار دارد و تا آخر وقت نماز، هیچ چیز دیگری که تیمّم بر آن صحیح است ندارد، بنابر احتیاط واجب با آن شیء تیمّم نموده و نماز بخواند و بعد از وقت و رفع اضطرار قضای نماز را نیز به جا آورد.[۲]

مسئله ۸۳۶ . اگر هنگام تیمّم در اثر مسح پیشانی، گرد و غباری که در دست بوده از بین برود و برای مسح پشت دست‌ها چیزی از گرد و غبار در کف دست‌ها باقی نمانده باشد یا شک شود که گرد و غبار در کف دست‌ها باقی مانده یا نه، در این دو مورد به جهت رعایت شرط (چسبندگی گرد و غبار به دست) بنابر احتیاط واجب لازم است که دست‌ها را دوباره بر خاک زده و سپس پشت دست‌ها را به نیّت تیمّم مسح نماید.

شرط دوم: پاک باشد

مسئله ۸۳۷ . شیئی که بر آن تیمّم می‌کند باید پاک باشد و این لزوم پاک بودن در موردی که نوبت به تیمّم به شیء غبار دار رسیده بنابر احتیاط واجب می‌باشد بنابراین اگرفرد شیء پاکی که تیمّم به آن صحیح است تا انتهای وقت نماز ندارد، نماز بر او واجب نیست ولی باید قضای آن را به جا آورد و بهتر آن است که در وقت نیز بدون تیمّم نماز بخواند مگر در موردی که نوبت به تیمّم با شیء غباردار مثل فرش گَرد آلود رسیده باشد که اگر متنجّس باشد، احتیاط واجب آن است که به آن تیمّم کند و نماز بخواند و بعداً هم آن را قضا کند.

شرط سوم: بنابر احتیاط واجب، عرفاً پاکیزه و نظیف باشد

مسئله ۸۳۸ . خاک تیمّم یا شیء دیگری که تیمّم بر آن صحیح است بنابر احتیاط لازم، باید عرفاً پاکیزه و نظیف باشد، یعنی آلوده به چیزی که موجب تنفّر است مثل زباله و کثیفی‌های دیگر نباشد؛ هرچند آن چیز، نجس محسوب نشود.

شرط چهارم: غصبی نباشد

مسئله ۸۳۹ . خاک تیمّم یا شیء دیگری که تیمّم بر آن صحیح است باید غصبی نباشد، پس اگر فرد با وجود اطّلاع از اینکه خاک غصبی است بر آن تیمّم کند، تیمّم او باطل است.

مسئله ۸۴۰ . تیمّم در فضای غصبی باطل نیست، پس اگر فرد در ملک خود دست‌‌ها را به زمین بزند و بی‌اجازه داخل ملک دیگری شود و دست‌‌ها را به پیشانی بکشد، تیمّم او صحیح می‌باشد، هرچند گناه کرده است.

مسئله ۸۴۱ . تیمّم با شیء غصبی در حالی که فراموش کرده یا غفلت داشته باشد، صحیح است ولی اگر چیزی را خودش غصب کند و فراموش کند که غصب کرده، تیمّم او با آن شیء بنابر احتیاط واجب صحیح نیست.

مسئله ۸۴۲ . کسی که در جای غصبی حبس و زندانی است، اگر آب و خاک آن هر دو غصبی است، باید با تیمّم نماز بخواند[۳] ولی لازم است هنگام تیمّم دست‌ها را به زمین نزند بلکه به گذاشتن دست‌ها بر زمین اکتفاء نماید.

شرط پنجم: با شیء دیگری که تیمّم بر آن صحیح نیست مخلوط نباشد

مسئله ۸۴۳ . لازم است چیزی که تیمّم بر آن صحیح است مثل خاک با شیء دیگری که تیمّم بر آن صحیح نیست مخلوط نباشد مگر آنکه آن شیء اندک باشد که عرفاً از بین رفته به حساب آید. بنابراین اگر با خاک و ریگ، شیئی مانند کاه یا خاکستر چوب که تیمّم به آن باطل است مخلوط شود، نمی‌‌تواند به آن تیمّم کند مگر آنکه کاه یا خاکستر به قدری کم باشد که در خاک یا ریگ از بین رفته و مستهلک محسوب شود، که در این صورت تیمّم با آن خاک و ریگ صحیح است.

احکام دیگر چیزی که بر آن تیمم می‌شود

مسئله ۸۴۴ . تیمّم بر زمین گود و خاک جاده و زمین شوره‏زار که نمک روی آن را نگرفته مکروه است و اگر نمک روی آن را گرفته باشد، باطل است.

مسئله ۸۴۵ . اگر یقین داشته باشد که تیمّم به چیزی صحیح است و با آن تیمّم نماید، بعد بفهمد تیمّم با آن باطل بوده، نمازهایی را که با آن تیمّم خوانده باید دوباره بخواند.

کیفیت انجام تیمّم بدل از وضو یا غسل

مسئله ۸۴۶ . در تیمّم بدل از وضو یا غسل، چند مورد واجب است:

۱. باید کف دو دست خود را بر زمین یا چیزی که تیمّم با آن صحیح است بزند یا بگذارد و بنابر احتیاط لازم، این کار در دو کف باید با هم انجام گیرد.

۲. کف هر دو دست خویش را باید به تمام پیشانی و همچنین بنابر احتیاط واجب دو طرف پیشانی، از جایی که موی سر می‌روید تا ابروها و قسمت بالای بینی بکشد و احتیاط مستحب آن است که دست‌‌ها روی ابروها هم کشیده شود.

۳. با کف دست چپِ خود، تمام پشت دست راست را از مچ دست تا سر انگشتان مسح نماید.

۴. سپس با کف دست راستِ خود، تمام پشت دست چپ را از مچ دست تا سر انگشتان مسح نماید.

 احتیاط مستحب آن است که فرد یک بار دیگر دست‌های خویش را بر زمین یا چیزی که تیمّم با آن صحیح است بزند یا بگذارد و پشت دست‌های خویش را به ترتیبی که در بند‌ (۳و۴) گذشت مسح نماید. و در این مورد فرق ندارد تیمّم بدل از وضو یا بدل از غسل باشد.

مسئله ۸۴۷ . مسح مقداری از نوک انگشت که نزدیک ناخن است و عرفاً جزء ظاهر دست محسوب می‌‌شود، واجب است و مسح مقداری از آن که عرفاً جزء باطن دست شمرده می‌شود، لازم نیست و در صورت شک، بنابر احتیاط واجب، باید مقدار مشکوک را، مسح نماید. همچنین برای اینکه یقین کند مقدار واجب در تیمّم (ظاهر کف) را مسح نموده است باید مقداری از مچ دست را هم مسح نماید.

شرایط صحیح بودن تیمّم

صحیح بودن تیمّم دارای شرایطی می‌باشد، که رعایت آنها هنگام تیمّم لازم است و در مسائل بعد به توضیح آنها پرداخته می‌شود:

شرط اول: نیّت تیمّم نماید و در آن قصد قربت و اخلاص داشته باشد

مسئله ۸۴۸ . فرد باید هنگام مسح پیشانی و پشت دست‌ها بلکه بنابر احتیاط واجب هنگام زدن یا گذاشتن دست‌ها بر زمین نیّت تیمّم داشته باشد و لازم است نیت، با قصد قربت و اخلاص انجام شود و با قصد ریا و خودنمایی یا مانند آن نباشد.

مسئله ۸۴۹ . در نیّت، لازم نیست معیّن کند که تیمّم او بدل از غسل است یا بدل از وضو، ولی در مواردی که باید دو تیمّم انجام دهد لازم است به گونه‌ای هر یک از آنها را معیّن کند و چنانچه یک تیمّم بر او واجب باشد و قصد نماید که وظیفه فعلی خود را انجام دهد هرچند در تشخیص اشتباه کند، تیمّمش صحیح است.

شرط دوم: ترتیب را رعایت نماید

مسئله ۸۵۰ . در تیمّم لازم است کارهای آن را به ترتیبی که گذشت انجام دهد و مراعات ترتیب بین مسح دست راست و مسح دست چپ بنابر احتیاط واجب می‌باشد.

شرط سوم: بنابر احتیاط واجب، اعضای تیمّم را از بالا به پایین مسح نماید

مسئله ۸۵۱ . در تیمّم فرد باید بنابر احتیاط لازم پیشانی و پشت دست‌‌ها را، از بالا به پایین مسح نماید یعنی مسح پیشانی را از محلّ روییدن مو آغاز کرده و به پایین پیشانی ختم نماید همچنین مسح پشت دست‌ها را از مچ دست شروع کرده و به سر انگشتان پایان دهد.

شرط چهارم: در هنگام مسح، عضو مسح شده ثابت باشد

مسئله ۸۵۲ . در هنگام مسحِ پیشانی، باید پیشانی ثابت باشد و دست روی آن حرکت کرده و پیشانی را مسح نماید همچنین در هنگام مسح پشت دست‌ها، دستی که مسح می‌شود باید ثابت باشد و دست مسح کننده روی آن حرکت نموده و مسح را انجام دهد بنابراین اگر فرد دست را ثابت نگه داشته و پیشانی را به آن بکشد مسح باطل است، شایان ذکر است اگر موقعی که دست را می‌‌کشد پیشانی یا دستی که مسح می‌شود مختصری حرکت کند، اشکال ندارد.

شرط پنجم: موالات را رعایت نماید

مسئله ۸۵۳ . فرد باید کارهای تیمّم را پشت سر هم انجام دهد و اگر بین آنها به قدری فاصله دهد که عرفاً نگویند تیمّم می‌کند، تیمّمش باطل است و در این مورد فرقی بین تیمّم بدل از وضو و تیمّم بدل از غسل نیست.

شرط ششم: کارهای تیمّم را در صورت امکان، خودِ فرد انجام دهد

مسئله ۸۵۴ . لازم است فرد کارهای تیمّم را در حال اختیار خودش انجام دهد و اگر بدون عذر، دیگری او را تیمّم دهد یا در مسح اعضای تیمّم به او کمک نماید، تیمّم باطل است.

مسئله ۸۵۵ . اگر وظیفه فرد تیمّم است و نمی‌تواند به تنهایی، به طور معمول تیمّم کند:

۱. باید از دیگری کمک بگیرد تا دست‌‌های او را بر چیزی که تیمّم بر آن صحیح است بزند و سپس آنها را بر پیشانی و دست‌‌های او بگذارد تا خود او در صورت امکان کف دو دست را بر پیشانی و بر پشت دست‌‌ها بکشد.

۲. اگر روش اول ممکن نباشد، باید نایب، او را با دست خودِ او (منوب عنه) تیمّم دهد.

۳. اگر روش دوم نیز ممکن نباشد چنانچه خود فرد بتواند پیشانی یا پشت دست‌هایش را بر خاک بکشد واجب‌است‌ همین گونه تیمّم نماید و در این صورت نوبت به نایب‌گرفتن نمی‌رسد.

۴. اگر روش سوم هم ممکن نباشد باید نایب، دست خود را به چیزی که تیمّم با آن صحیح است بزند و به پیشانی و پشت دست‌‌های او (منوب عنه) بکشد و در صورت دوم و چهارم، بنابر احتیاط لازم هر دو نیّت تیمّم نمایند ولی در صورت اول و سوم، نیّت خود مکلّف کافی است.

مسئله ۸۵۶ . فردی که می‌خواهد تیمّم نماید هر کدام از کارهای تیمّم را که می‌‌تواند به تنهایی انجام دهد، نباید در آن از دیگری کمک بگیرد به عنوان مثال:

الف. کسی که دست راست او شکسته و به هیچ صورت نمی‌‌تواند آن را به هیچ صورت حرکت دهد، مسح پیشانی را با کمک دست چپ انجام می‌دهد سپس با دست چپ پشت دست راست را مسح می‌کند و بعد از آن پشت دست چپش را بر خاک می‌کشد و در این صورت نوبت به اینکه نایب بگیرد و نایب مسح را انجام دهد نمی‌رسد.

ب. کسی که دست چپ او شکسته و به هیچ صورت نمی‌تواند آن را حرکت دهد، مسح پیشانی را با کمک دست راست انجام می‌دهد سپس پشت دست راستش را بر خاک می‌کشد و بعد از آن با دست راست پشت دست چپش را مسح می‌کند و در این صورت نوبت به نایب گرفتن نمی‌رسد.

ج. کسی که هر دو دست او شکسته و به هیچ صورت نمی‌تواند آنها را حرکت دهد ولی می‌تواند پیشانی خویش را بر خاک بکشد، همین کار را انجام می‌دهد و نوبت به نایب گرفتن برای مسح پیشانی نمی‌رسد سپس چون دست‌ها را به هیچ صورت نمی‌تواند حرکت داده و جا به جا کند، نایب پشت دست‌های او را تیمّم می‌دهد به این گونه که نایب به نیّت تیمّم دادن منوب عنه دو دست خود را بر خاک زده، سپس پشت دو دست منوب عنه را مسح نماید و بنابر احتیاط واجب مسح پشت دست راست را بر مسح پشت دست چپ مقدّم نماید؛ همچنین بنابر احتیاط واجب مسح را از بالا به پایین، از مچ دست به طرف سر انگشتان انجام دهد.

شایان ذکر است در مورد (ج) بنابر احتیاط واجب در صورت امکان فرد باید پیشانی و دو طرف آن را به مقداری که مسح آن لازم است، در یک دفعه بر خاک بکشد هرچند به اینکه خاک را فرو رفته و گود کرده سپس پیشانی و دو طرف آن را بر روی خاک گود شده قرار داده و آنها را بر خاک بکشد به گونه‌ای که پیشانی و دو طرف آن از محلّ روییدن مو به طرف ابروها، از بالا به طرف پایین بر خاک کشیده شود؛ همچنین احتیاط واجب آن است که در صورت امکان نایب مسح پشتِ دست راست منوب عنه را، با کمک دست چپ خویش (نایب) انجام دهد و همچنین مسح پشتِ دست چپ منوب عنه را با کمک دست راست خویش (نایب) انجام دهد.

شرط هفتم: در اعضای تیمّم مانعی نباشد

مسئله ۸۵۷ . اگر در پیشانی یا پشت دست‌‌ها مانعی باشد، مثلاً چسب، رنگ، لاک، قیر به آنها چسبیده باشد، باید آن را برطرف نماید و اگر مانع در کف دست‌‌ها باشد در صورتی‌‌که با قسمت بدون مانع، عرفاً مسح با کف دست صدق کند، همان کافی بوده و لازم نیست کلّ عضو مسح کننده بدون مانع باشد و به طور کلّی در تیمّم لازم نیست کلّ عضو مسح کننده، کلّ عضو مسح شده را مسح نماید بلکه اگر مسح کلّ عضو با بعض عضو مسح کننده انجام شود چنانچه عرفاً صدق کند، مسح با کف انجام شده کافی است. بنابراین اگر پیشانی با دو کف دست بدون مسح با انگشتان مسح گردد کافی است ولی در هر صورت لازم است کلّ پیشانی و پشت دست‌‌ها مسح شود.

مسئله ۸۵۸ . انسان باید هنگام مسح کشیدن بر پشت دست‌‌ها، انگشتر را از دستی که مسح می‌‌شود بیرون آورد ولی وجود انگشتر در عضو مسح کننده اشکال ندارد. بنابر‌این وجود انگشتر در دست به هنگام زدن دو دست بر خاک یا هنگام مسح پیشانی اشکال ندارد.

مسئله ۸۵۹ . اگر پیشانی و پشت دست‌‌ها به مقدار معمول مو داشته باشد اشکال ندارد، ولی اگر موی سر روی پیشانی آمده باشد باید آن را عقب بزند.

مسئله ۸۶۰ . اگر احتمال دهد که در پیشانی و کف دست‌‌ها یا پشت دست‌‌ها مانعی هست، چنانچه احتمال او در نظر مردم به جا باشد، باید جستجو نماید تا یقین یا اطمینان کند که مانعی نیست.

مسئله ۸۶۱ . اگر نجاستی که عرفاً مانع محسوب می‌شود مثل لخته خون در روی پیشانی یا پشت دو دست باشد، باید آن را قبل از تیمّم یا در هنگام تیمّم قبل از مسح عضو برطرف نمود.

شرط هشتم: نجاست سرایت کننده، در اعضای تیمّم نباشد

مسئله ۸۶۲ . در تیمّم لازم است نجاستی در اعضای تیمم نباشد که به خاک تیمّم (یا چیز دیگری که تیمّم بر آن صحیح است) سرایت ‌‌کند، امّا پاک بودن اعضای تیمّم شرط نیست، بنابراین اگر پیشانی و کف دست‌‌ها و پشت دست‌‌ها، متنجّس امّا خشک باشند و عین نجاست هم در آنها موجود نباشد، تیمّم صحیح است هرچند احتیاط مستحب آن است که اعضای تیمّم به طور کلّی پاک باشد.

احکام دیگر تیمّم

مسئله ۸۶۳ . اگر زدن باطن دو کف[۴] یا گذاشتن آنها بر روی خاک و مانند آن و مسح اعضای تیمّم با آنها به دلیل عذری ممکن نباشد، باید با پشت دو کف این کارها را انجام داد همچنین اگر باطن کف، متنجّس و دارای رطوبتی است که موجب می‌شود نجاست به آنچه با آن تیمّم انجام می‌شود مثل خاک و مانند آن سرایت کند و پیشگیری از آن هرچند با خشک کردن ممکن نباشد، باید با پشت دو کف کارهای تیمّم را انجام داد. امّا چنانچه خشک کردن اعضای تیمّم ممکن باشد و عین نجاست هم در اعضاء موجود نباشد، باید تیمّم را به شیوه معمول آن انجام داد و در این حال نجس بودن اعضای تیمّم اشکالی در صحّت تیمّم ایجاد نمی‌کند.

مسئله ۸۶۴ . اگر در پیشانی یا پشت دست‌‌ها مانعی باشد مثل اینکه آن محل زخم بوده و جبیره داشته باشد و پارچه یا چیز دیگری را که بر آن بسته ‌‌نتواند باز کند، باید دست را روی آن بکشد و اگر جبیره یا مانع، در باطن کف دست باشد و نتواند آن را برطرف کند، در صورتی که تمام باطن کف را فرا نگرفته باشد مسح را با باقیمانده کف که مانعی ندارد و سالم است انجام دهد و چنانچه تمام باطن کف را فرا گرفته باشد مسح با آن کافی است.

مسئله ۸۶۵ . اگر مختصری هم از پیشانی یا پشت دست‌‌ها را مسح نکند، تیمّم باطل است، چه عمداً مسح نکند، یا آنکه مسأله را نداند، یا فراموش کرده باشد، ولی دقّت زیاد هم لازم نیست و همین قدر که بگویند تمام پیشانی و پشت دست‌‌ها مسح شده کافی است.

مسئله ۸۶۶ . اگر یقین نکند که تمام پشت دست را مسح کرده، باید برای اینکه یقین کند، مقداری بالاتر از مچ را هم مسح نماید، ولی مسح بین انگشتان لازم نیست.

مسئله ۸۶۷ . کسی که وظیفه‏اش تیمّم است، اگر بداند تا آخر وقت عذر او باقی می‌ماند یا از بر طرف شدن آن مأیوس باشد، در وسعت وقت می‌تواند با تیمّم نماز بخواند، ولی اگر بداند تا آخر وقت عذر او بر طرف می‌شود باید صبر کند و با وضو یا غسل نماز بخواند؛ بلکه اگر از بر طرف شدن آن تا آخر وقت مأیوس نباشد، نمی‌تواند تا وقتی که مأیوس نشده تیمّم کند و نماز بخواند؛ مگر آنکه احتمال دهد که اگر زودتر با تیمّم نماز نخواند نتواند تا آخر وقت - حتّی با تیمّم - نماز بخواند.

مسئله ۸۶۸ . کسی که وظیفه‏اش تیمّم است، چنانچه از بر طرف شدن عذرش در تمام وقت نماز مأیوس باشد می‌تواند قبل از وقت نماز تیمّم کند. بلکه اگر می‌‌داند چنانچه تیمّم را به تأخیر بیندازد نمی‌‌تواند در وقت نماز، تیمّم کند، واجب است قبل از وقت نماز، تیمّم نماید و در صورتی که برای کار واجب دیگر یا مستحبّی تیمّم کند و تا وقت نماز عذر او باقی باشد، می‌تواند با همان تیمّم نماز بخواند.

مسئله ۸۶۹ . کسی که نمی‌تواند غسل کند، اگر بخواهد عملی را که برای آن غسل واجب است انجام دهد، باید بدل از غسل، تیمّم نماید و کسی که نمی‌تواند وضو بگیرد و بخواهد عملی را که برای آن وضو واجب است انجام دهد، باید بدل از وضو، تیمّم نماید.

مسئله ۸۷۰ . کسی که وظیفه‏اش تیمّم است اگر برای کاری تیمّم کند، تا تیمّم و عذر او باقی است، می‌تواند کارهایی را که باید با وضو یا غسل انجام شود، به جا آورد[۵] همچنین کسی که عذرش تنگی وقت بوده است و برای نماز تیمّم نموده است در حال نماز حکم فرد طاهر را دارد بنابراین می‌تواند در همان حال قرآن را مس نماید ولی این تیمّم، برای کارهایی که بعد از نماز پیش آمده‌اند و نیاز به وضو یا غسل دارند - مثل آن که بعد از نماز بخواهد قرآن را مس کند - کافی نیست و اگر فرد با داشتن آب برای نماز میّت یا خوابیدن، تیمّم کرده، فقط کاری را که برای آن تیمّم نموده می‌تواند انجام دهد.

مسئله ۸۷۱ . اگر فرد بدل از غسل جنابت، تیمّم کند، لازم نیست برای نماز وضو بگیرد و همچنین اگر تیمّم بدل از غسل‌‌های دیگر - غیر از غسل استحاضه متوسّطه - باشد هم لازم نیست برای نماز وضو بگیرد هرچند در این صورت، احتیاط مستحب است که وضو هم بگیرد و اگر نتواند وضو بگیرد، تیمّم دیگری هم بدل از وضو بنماید ولی در تیمّم بدل از غسل استحاضه متوسّطه، لازم است وضو هم بگیرد و اگر نتواند وضو بگیرد، تیمّم دیگری هم بدل از وضو بنماید.

مسئله ۸۷۲ . مواردی که وضو را باطل می‌کند، تیمّم بدل از وضو را هم باطل می‌کند و مواردی که غسل را باطل می‌نماید، تیمّم بدل از غسل را هم باطل می‌نماید.

مسئله ۸۷۳ . تیمّم با برطرف شدن عذر باطل می‌شود بنابراین اگر به علّت نداشتن آب یا عذر دیگری تیمّم کند، بعد از برطرف شدن عذر، تیمّم او باطل می‌شود.

مسئله ۸۷۴ . اگر بدل از غسل، تیمّم کند و بعد کاری که وضو را باطل می‌کند برای او پیش آید، چنانچه برای نمازهای بعد نتواند غسل کند، باید وضو بگیرد و احتیاط مستحب آن است که تیمّم نیز بکند و اگر نمی‌‌تواند وضو بگیرد باید بدل از آن، تیمّم کند.

مسئله ۸۷۵ . کسی که احتیاطاً غسل جبیره‏ای و تیمّم بدل از غسل نماید، اگر بعد از غسل و تیمّم نماز بخواند و بعد از نماز باطل کننده وضو از او سر بزند - مثلاً ادرار کند - برای نمازهای بعد باید وضو بگیرد و چنانچه حدث پیش از نماز باشد، برای آن نماز نیز باید وضو بگیرد.

مسئله ۸۷۶ . کسی که نمی‌تواند غسل کند، اگر چند غسل بر او واجب باشد جایز است یک تیمّم بدل از آنها بنماید و احتیاط مستحب آن است که بدل هر یک از آنها یک تیمّم نماید و به طور کلّی حکم تداخل تیمّم‌ها مانند حکم تداخل غسل‌ها[۶] است.

مسئله ۸۷۷ . اگر در بین تیمّم شک کند که قسمتی از آن را فراموش کرده یا نه، چنانچه از محلّ آن گذشته[۷] ، به شک خود اعتنا نکند و اگر نگذشته، باید آن قسمت را به جا آورد.

مسئله ۸۷۸ . اگر بعد از مسح دست چپ شک کند که درست تیمّم کرده یا نه، تیمّم او صحیح است و چنانچه شک او در مسح دست چپ باشد لازم است آن را مسح کند؛ مگر آنکه عرفاً از تیمّم خارج (فارغ) شده باشد مثل اینکه وارد عملی شده که شرط آن عمل طهارت داشتن است و یا عرفاً موالات از بین رفته باشد.

مسئله ۸۷۹ . در چند مورد بهتر است نمازهایی را که انسان با تیمّم خوانده، قضا نماید:

۱. آنکه از استعمال آب ترس داشته و عمداً خود را جنب کرده و با تیمّم نماز خوانده است.

۲. آنکه می‌دانسته یا گمان داشته که آب تا آخر وقت نماز پیدا نمی‌کند و عمداً خود را جنب کرده و با تیمّم نماز خوانده است.

۳. آنکه تا آخر وقت عمداً در جستجوی آب نرود و در تنگی وقت با تیمّم نماز بخواند و بعد بفهمد که اگر جستجو می‌کرد آب پیدا می‌شد.

۴. آنکه عمداً نماز را تأخیر انداخته و در آخر وقت با تیمّم نماز خوانده است.

۵. آنکه می‌دانسته یا گمان داشته که آب پیدا نمی‌شود و آبی را که داشته ریخته و با تیمّم نماز خوانده است.

[۱] . در تعیین مقدار مسافت یک تیر اختلاف است؛ بیشترین مقداری ‌که گفته شده۴۸۰ ذراع است که حدوداً برابر با ۲۲۰متر می‌باشد.

 

[۲] . شایان ذکر است اگر تنها می‌‌تواند مثلاً بر سنگ بدون غبار یا گل تیمّم کند و عذر فرد تا انتهای ‌وقت نماز باقی ‌باشد، احتیاط واجب آن است که با هر دو تیمّم نماید و در این صورت نمازی ‌که می‌‌خواند صحیح است.

[۳] . البته در صورتی ‌که آن آب قیمتی ‌نداشته باشد، ترک وضو و غسل با آن آب بنابر احتیاط واجب است.

[۴] . منظور از کف دست در این مسأله و مسأله بعد، از مچ دست تا سر انگشتان دست می‌باشد.

[۵] . مثلاً کسی ‌که جنب است و آب برای ‌او ضرر دارد و نمازش را با تیمّم می‌‌خواند، می‌تواند تا وقتی ‌عذرش باقی ‌است و تیمّمش باطل نشده، به مسجد یا مشاهد مشرّفه برود.

[۶] . تداخل غسل یا تیمم به این معنا است که با انجام یک غسل یا یک تیمّم به نیت همه، بقیه غسل‌ها یا تیمّم‌ها انجام شده و نیاز به غسل یا تیمم جداگانه نیست.

[۷] . یعنی وارد جزئی از تیمّم شده که اگر قسمت مشکوک را انجام نداده بود، شرعاً نمی‌توانست وارد آن شود، مثل اینکه هنگام مسح دست چپ، شک کند دست راست یا صورت را مسح کرده یا نه.

بازگشت به فهرست

0 دیدگاه


دیدگاه توصیه شده

هیچ دیدگاهی برای نمایش وجود دارد.

×
×
  • اضافه کردن...